محل تبلیغات شما



آقاجون میگفت من خیلی شبیهشم.همه موافق بودن.اما انگار از یه شباهت دیگه حرف میزد! درست همون روزایی که از خودم بیزار بودم دوباره همین جمله اشو تکرار کرد. روی صندلیش نشست و سیگارشو روشن کرد. میگفت آدمای شجاع لایق عشقن و آدمای مغرور لایق شکست. انگار اونم یکی رو از دور دوست داشت، که هیچوقت،هیچکس ازش خبردار نشد. راست میگفت،شبیهش بودم خودم رو چهل سال بعد روی همین صندلی دیدم. همون وقتی که خبر رسید رقیب شجاع بود! کاش آقاجون زودتر گفته بود شبیهش

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هنوزم بعضی وقتها به یادت اشک میریزم